-
بررسی آییننامهها و دستورالعملهای برنامه هفتم پیشرفت
-
بررسی عوامل موثر بر افزایش تصادفات و تلفات جادهای و سوانح رانندگی و دادهکاوی تلفات انسانی
-
سازماندهی و بازآرایی فضایی آموزش عالی کشور
-
به روز رسانی سند ملی آمایش سرزمین
-
انجام مطالعات مناطق آزاد به عنوان نواحی پیشران اقتصادی کشور
-
اصلاح ساختار بودجه و پیاده سازی نظام یکپارچه مدیریت اطلاعات مالی دولت (IFMIS)
نكات مهم و برجسته در گزارش توسعه انساني ملل متحد ،۲۰۲۰
تهيه و تنطيم: دكتر يداله ابراهيمي فر
مقدمه:
در دهه هاي گذشته مقايسه كشورها از نظر توسعه اقتصادي و انساني براساس ميزان توليد ناخالص داخلي يا سرانه توليد صورت مي گرفت. با تلاش هاي علمي دو چهره سرشناس جهاني (محبوب الحق و آمارتيا سن) در زمينه مسائل توسعه انساني، شاخص توسعه انساني به جهان معرفي گرديد. شاخص توسعه انساني يك شاخص تركيبي است كه با سه متغير، اميد به زندگي، تحصيل سواد و توليد ناخالص سرانه كه مرتبط با كيفيت زندگي انسان هستند، ساخته شده است.
با ميانگينگيري از مقادير اين سه متغير، شاخص توسعه انساني براي هر كشور محاسبه ميشود. كشورها برحسب ميزان شاخص توسعه انساني در چهار گروه زير طبقهبندي ميشوند:
۱- گروه كشورها با توسعه انساني خيلي بالا - وقتي شاخص بين ۰,۸تا ۱ باشد
۲- گروه كشورها با توسعه انساني بالا - وقتي شاخص بين ۰,۷ تا ۰.۸ باشد
۳- گروه كشورها با توسعه انساني متوسط – وقتي شاخص بين ۰,۵۵ تا ۰.۷ باشد
۴- گروه كشورها با توسعه انساني پايين - وقتي شاخص كمتر از ۰,۵۵ باشد
از سال ۱۹۹۰ سازمان ملل بر اساس تعريف جديد از توسعه انساني، شاخص توسعه انساني كشورها را در گزارش سالانه ارائه ميدهد. گزارش سال ۲۰۲۰، ضمن معرفي ديدگاههاي جديد در موضوع توسعه انساني به عامل تخريب محيطزيست توجه خاص دارد و آن را تأثيرگذار بر شاخص توسعه انساني ميداند. ازاينرو تهيهكنندگان گزارش توسعه انساني ۲۰۲۰ اعتقاد دارند كه علاوه بر سه متغير ياد شده، تلاش كشورها در كاهش ميزان آلايندههاي زمين نيز عامل ديگري است كه با توسعه انساني مرتبط است و بايد در محاسبه شاخص توسعه انساني منظور گردد؛ بنابراين بايد گفت گزارش۲۰۲۰ نقطه عطفي در تاريخ گزارش توسعه انساني سازمان ملل است كه نگاه جديد نسبت به برنامههاي توسعه همسو با ملاحظات زيستمحيطي مبذول داشته است.
توسعه انساني و آنتروپوسن (دوره اثرگذاري انسان بر طبيعت)
- ما در يك برهه بيسابقه از تاريخ بشريت و تاريخ سياره زمين قرار داريم. آژيرهاي خطر براي جوامع ما و كره زمين به صدا درآمده است، البته همه ما ميدانيم اين آژيرها مدتها است كه به صدا درآمدهاند. اين واقعيت كه شيوع و همهگيري كوويد ۱۹ جديدترين پيامد دلخراش عدم تعادلهاي زيستمحيطي است بر كسي پوشيده نيست.
- مدتها است كه دانشمندان هشدار دادهاند عوامل بيماريزا ناشناخته بيشتر بهخاطر تعاملات بين انسانها، احشام و حياتوحش ظهور پيدا ميكنند، تعاملاتي كه مدام از نظر اندازه و شدت در حال افزايش است و اين تعاملات در نهايت بر نظامهاي زيستمحيطي محلي آنقدر فشار وارد ميكنند كه باعث انتشار ويروسهاي دهشتناك ميشوند. ويروس جديد كرونا ممكن است جديدترين ويروسي باشد كه يك چنين انتشار سريع را داشته است و اگر ما دست از سر طبيعت برنداريم و فشار بر آن را كم نكنيم، شايد اين آخرين ويروس نباشد كه با آن مواجه هستيم.
- عوامل جديد بيماريزا و همچنين واگيريهاي ناشي از آن، يكشبه از آسمان پديدار نشدهاند. كوويد ۱۹ بهسرعت در جهان بههمتنيده، انتشاريافته است و در هر جا كه خانه كند، ريشه ميدواند و از هر گسست در جامعه جان ميگيرد و از هزاران نابرابري در توسعه انساني بهره ميبرد و آن را تشديد مينمايد. اين گسستها در موارد بيشمار، مانع به ثمر نشستن تلاشها براي كنترل ويروس شده است.
- درحاليكه كوويد ۱۹ توجه جهانيان را به خود جلب كرده است، بحرانهاي قبل از كرونا نيز كماكان به حيات خود ادامه ميدهند. كافي است به تغييرات آبوهوايي توجه كنيم. توفانهاي فصلي معروف به هاريكن آتلانتيك در سال ۲۰۲۰ چه از نظر تعداد دفعات و چه از نظر شدت ركورد جديدي از خو برجا گذاشته يا به ركورد نزديك بودهاند، طي ۱۲ ماه گذشته، آتشسوزيهاي فوقالعاده مهيب مناطقي از جهان از جمله بخشي اعظم نوار جنگلي استراليا، مردابهاي برزيل، بخشي شرقي سيبري در فدراسيون روسيه و نوار ساحلي امريكا را در نورديد.
- گونههاي زيستي كره زمين به شدت در حال كاهش است و يكچهارم از انواع حياتوحش در معرض انقراض قرار گرفتهاند و بسياري طي چنده دهه منقرض خواهند شد. بسياري از متخصصان بر اين باورند كه بشر در حال گذر از دورهاي است كه در آن انقراض گسترده گونههاي زيستي در حال وقوع است، اين اتفاق ششمين حادثه در تاريخ كره زمين بشمار ميرود ولي اولين حادثهاي است كه انسان در آن نقش دارد.
خطر زيستي محيطي كره زمين را تهديد ميكند:
- فشاري كه بشر با ايجاد آلايندهها بر كره زمين وارد ميكند در نهايت به خود او و جوامع انساني برگردانده ميشود. عدم توازن زيستمحيطي بهصورت عدم توازن اجتماعي در جامعه ظاهر ميشود. امروز تعاملات اجتماعي (درونگروهي و ميان گروهي) در كشورها كاهش پيدا كرده و در مقابل بيثباتي اجتماعي در حال افزايش است. در يك چنين شرايطي، ساماندهي اقدام جمعي، جهت مقابله با مسائل اجتماعي نظير همهگيري كوويد ۱۹ و تغييرات آبوهوايي مشكل شده است.
نبايد به پايان همهگيري كوويد ۱۹ دلخوش كرد و انتظار روزهاي خوب گذشته را داشت:
- انسان طي دهههاي گذشته شاهد شيوع ويروسهاي گوناگون بوده است، لذا باتوجهبه روند تخريب محيطزيست در كره زمين معلوم نيست كه كرونا آخرين ويروس باشد. دانشمندان علوم زيستمحيطي معمولاً اعتقاد دارند كه بشر در حال گذر از آخرين دوره زمينشناسي (هولوسن) است كه حدود ۱۲۰۰۰ سال ازآنگذشته است. در طي اين دوران تمدن امروزي شكلگرفته است و اكنون داريم وارد دوران جديدي (انتروپوسن) ميشويم. در اين دوره انسان نقش بسيار تعيينكنندهاي در شكلدهي آينده كره زمين ايفا خواهد كرد.
- آيا ما باتوجهبه شرايط عدم اطمينان از آينده، مسير جديد و متهورانهاي را براي خود انتخاب خواهيم كرد و با طبيعت رفتار دوستانه خواهيم داشت و از فشار بر آن خواهيم كاست؟ يا اينكه به خود اجازه ميدهيم با ايجاد تغييرات زيستمحيطي به دامنه آزادي خود بيفزاييم؟ آيا انتخاب مسير دوم ارزش تجربهكردن را دارد درحاليكه ميدانيم سرانجام آن شكست و وارد شدن به يك چرخه نامعلوم و خطرناك خواهد بود؟ گزارش توسعه انساني ۲۰۲۰ گزينه اول را براي انسان توصيه ميكند.
- همه ما ميدانيم وضع ماليات بر آلودگي هوا يكي از ابزارهاي سياستي مؤثر و كارآمد در كاهش گازهاي گلخانهاي است. سياست اعطاي يارانه به سوختهاي فسيلي يكي از رويكردهاي ضد محيطزيستي است كه باعث افزايش گازهاي گلخانهاي ميشود، ازاينرو بايد زمان پايان يافتن اين نوع سياستها تعيين شود. در رويكردهاي جديد تعامل با طبيعت، دولتها با چالشهاي سختي مواجهاند. انتخاب سياستهاي توسعهاي و سازگار با ملاحظات زيستمحيطي يكي از اين چالشها است.
در هر جامعهاي انتخابهاي انساني بر اساس ارزشها و اهداف نهادها شكل ميگيرد، لذا عدم تعادلهاي زيستمحيطي زمين با عدم تعادلهاي اجتماعي ارتباط تنگاتنگ پيدا ميكند.
- چارچوبهاي ارزشي و نهادي موجود در جامعه، مانع اصلي در درك صحيح اين مسائل و هم در حل آنها است. انعطافناپذيريهاي ارزشي و نهادي موجود در جامعه خود ناشي از انتخابهاي گذشته ما است. ازاينرو لازم است منبعي كه اين ارزشها و نهادها از آن تغذيه ميشوند مورد بررسي نقادانه قرار گيرد در اين صورت است كه ميتوان راه را براي تحقق اهداف توسعه پايدار ۲۰۳۰ هموار نمود.
- رويكردهاي توسعه انساني رشد اقتصاد را بيشتر بهعنوان وسيلهاي براي توسعه انساني معنا ميكند تا هدف توسعه انساني. هرچند منابع مادي براي انسان جهت ارتقاي جايگاه اجتماعي و فرصتها مهم است لكن توزيع اين منابع در بين ممالك جهان و انسانها هم مهم است. به همين خاطر گنجاندن درآمد سرانه در شاخص توسعه انساني لحاظ شده است.
- دو عامل ديگر لحاظ شده در شاخص توسعه انساني يعني اميد به زندگي و تحصيل سواد نيز بسيار مهم است. اين دو عامل، برخلاف عامل رشد اقتصادي يا درآمد سرانه، تنها بهعنوان وسيله براي توسعه انساني مطرح نيستند بلكه نتيجه توسعه انساني تلقي ميشوند. باور اصلي در توسعه انساني توجه به ارزشهايي است كه انسانها براي آن قايل هستند. اين ارزشها حكم تابلوي راهنما در برنامه توسعه انساني را دارند. ازاينرو چالشي كه اكنون بايد با آن مواجه شويم اين است كه در فرايند توسعه انساني نبايد به مردم بهعنوان معلول بلكه بهعنوان عامل نگاه شود. اين نكته در واقع مضمون اصلي گزارش توسعه انساني سال ۲۰۲۰ است.
- در توسعه انساني بايد به دو عامل مهم ديگر توجه شود: عامل اول نقش عامليت انسان است (يعني فرصت مشاركت او در تصميمسازي و انتخاب تصميمات مطلوب) و عامل مهم دوم، ارزشها است (يعني توجه به ارزشهايي كه براي انسان داراي بالاترين مرتبه اهميت است). در ايفاي اين دو نقش، انسان بايد در تعاملات خود با طبيعت و مديريت كره زمين مشاركت مسئولانهتري داشته باشد.
- توسعه انساني موضوعي است كه به توانمندسازي انسان ميپردازد تا مسير زندگي معناداري را براي خود شناسايي و دنبال كنند، مسيري كه لنگر آن در گستره ميدان آزادي انسان قرار داده شده است. در دوره آنتروپسن نميتوان سه وجه توسعه انساني يعني تواناييها، عامليت، ارزشها را از هم جدا كرد. چهبسا شواهدي بارزي داريم كه نشان ميدهد كشورهايي كه داراي شاخص توسعه انساني بالا بودهاند بيشترين فشار تخريبي بر محيطزيست جهاني گذاشتهاند. دراينرابطه گزارش ۲۰۲۰ تأكيد دارد كه جامعه انساني ميتواند با ارتقاي برابريها، تقويت خلاقيتها و دميدن يك حس تدريجي در انسان براي مشاركت در مديريت كره زمين، در توسعه سه عامل تواناييها، عامليت و ارزشها توفيق پيدا كند.
اگر برابري، خلاقيت و مديريت راهبردي زمين در توسعه انساني عوامل كليدي براي دستيابي به يك زندگي با عزت محسوب شوند، ميتوان به شكوفايي انسان همراه با كاهش فشار زيستمحيطي دستيافت
- ارزشهاي زيستمحيطي اكنون بيشتر موردتوجه جوامع انساني قرار گرفته است. نهضت عدالت زيستمحيطي اكنون در جهت احقاق حقوق اقشار در حاشيه قرار گرفته، فعال شده است. واقعيتهاي جديد نظير آلودگي آبوهوا كه با سرعت و در مقياس بيسابقه زندگي را بيشتر براي اين گروه سخت نموده است در كانون توجه اين نهضت قرار دارد. عدالت اجتماعي و مسئوليتهاي بيننسلي اكنون دريچهاي براي پرداختن به الزامات توسعه پايدار بازكرده است
- در دوره آنتروپوسن ديگر نبايد فكر كرد كه مردم ميتوانند نسبت به محيطزيست جهاني بيگانه و بيتفاوت باشند هريك از ما در فضاي اجتماعي، اقتصادي و زيستمحيطي در تعامل با يكديگر زندگي ميكنيم. ازاينرو انسانها بايد از دريچه نگاه فردي به مسائل زيستمحيطي جهان توجه كنند و نه از زاويه ديد ساختارهاي نهادي كه در قالب بخشهاي مختلف سازمان داده شدهاند. در ساختارهاي موجود هر رويكرد توسعهاي بدون رعايت هيچ قيد و نظمي پذيرفته ميشوند؛ بنابراين الگوي توسعه انساني در قالب ساختارهاي نهادي موجود به بيراهه كشانده خواهد شد.
- بحرانهايي كه ما در سطح نظامات اجتماعي شاهد روند افزايش آنها هستيم در واقع علامت به صدا درآمدن آژير خطر است. زمان پرداختن به مسائل زيستمحيطي جهان بهصورت يكجانبه به پايان رسيده است، زيرا اين مسائل هركدام بهمثابه يك گره در شبكه جامعهشناختي بههمتنيده ميمانند كه اكنون داغ شده و آژير خطر را به صدا درآورده است؛ لذا بايد با يك خرد و اقدام جمعي در درون اين شبكه به رفع اين مسائل پرداخت.
- اگر امروز تغييرات شديد آبوهوايي در كره زمين مايه نگراني ما شده است بايد از انتشار گازهاي گلخانهاي همراه با ساير آسيبها و فشارهايي كه انسان بر اين كره خاكي وارد ميكند دوري كنيم، زيرا تشديد آن بهمثابه ريختن نفت روي آتش است. با بيتوجهي به اين مسائل به بيثباتتر شدن شرايط زيستمحيطي جهان بيشتر دامن ميزنيم. بايد اقدام جمعي در جهت اصلاح رفتار خودمان صورت دهيم كه ضمن گسترش دامنه آزادي عمل انسان موجب كاهش فشارهاي زيستمحيطي بر كره زمين شويم.
در دوره آنتروپوسن بايد اين فكر را از ذهن دور كنيم كه بين مردم و سياره زمين رابطهاي وجود ندارد
- در دورهاي، اندكي بيش از يك دهه، جهان شاهد بحرانهايي مانند بحران مالي جهاني، بحران آبوهوايي، بحران نابرابري و بحران كوويد ۱۹ بوده است. همه اين بحرانها نشان دادهاند كه تابآوري نظام سياره زمين در حال شكست است.
- كاستن از فشارهاي زيستمحيطي بر سياره زمين مستلزم اين است كه ما درك درستي از توانايي كره زمين و جو آن در تأمين نيازهاي تمام موجودات زنده داشته باشيم، نيازهايي كه ما براي خود تضمين شده فرض ميكنيم مثل هوا براي تنفس كشيدن. خوشبختانه جو كره زمين تجديد شده و خالي از اكسيژن نميشود. بايد از نحوه استفاده جوامع انساني از انرژي و ساير مواد، تجديدپذيري و قابليت بازيافتي آنها درك درستي داشته باشيم.
- تجميع دياكسيدكربن در جو و افزايش زبالههاي پلاستيكي در اقيانوسها دو نمونه خطر تكيه كردن به سوختهاي فسيلي و چرخه تبديل مواد نفتي است. ازدستدادن گونههاي زيستي كه غالباً بهموازات ازدسترفتن تنوع زبانها و فرهنگها اتفاق ميافتد، موجب فقر فرهنگي جوامع ميشود.
- كره زمين پس از طيكردن دورههاي بيثباتي اكنون وضعيت جديد پيدا كرده است. به طور طبيعي دوره تحولات سيارهاي صدها هزار ميليون سال طول ميكشد كه قابلمقايسه با دوره حيات ثبت شده گونههاي زيستي نيست. دوره هولوسن دورهاي است كه در آن نوسانات دمايي، شديد و عميق بوده است، حال اگر آبوهواي زمين دچار دگرگوني شديد شده است انتشار گازهاي گلخانهاي و ساير اختلالات جوي ناشي از كاركرد انسان، بر وخامت اوضاع جوي كره زمين در دوره آنتروپوسن خواهد افزود.
- نهتنها اثرات مخرب انسانها بر محيطزيست بايد كاسته شود، بلكه سازو كارها ديگري بايد در جهت اصلاح شرايط زيستمحيطي اتخاذ شود، مثل تغيير نرمها و ارزشها، انگيزهها، مقررات نظارتي و توسعه مبتني بر انسان و طبيعت. همه اين اقدامات همسو با گسترش آزادي انسان و كاستن از فشار بر محيطزيست ميسر است.
ايجاد تحول در رفتارهاي انساني در ارتباط با طبيعت، نهتنها با ميزان آزاديها انساني مغايرتي ندارد بلكه موجب كاستن از فشار زيستمحيطي بر سياره زمين ميگردد.
- همپوشاني بحرانهايي كه جوامع بشري را احاطه كرده همراه با بحران كوويد ۱۹، در مجموع فرصتي براي جوامع فراهم ميكند تا به ارزيابي نرمهاي اجتماعي بپردازند و دولتها هم با جراًت بيشتر گامهايي را در جهت بهبود اوضاع اقتصادي و اجتماعي بردارند تا در سايه اين اقدامات، آيندهاي سالمتر، سبزتر، و برابرتر نصيب انسانها شود. آيندهاي كه در آن انسانها از آزادي بيشتري برخوردار بوده و درعينحال از فشارهاي زيستمحيطي بر كره زمين كاسته خواهد شد.
- ۶۰ درصد مردم جهان باور دارند كه حفاظت از كره خاكي ما بسيار مهم است، اما تنها نيمي از آنها ميگويند براي نجات كره زمين كاري را انجام خواهند داد. در اينجا است كه معلوم ميشود بين ارزشها و رفتار عملي انسانها يك شكاف وجود دارد. براي پركردن اين شكاف و توانمندسازي مردم بايد به دنبال ايجاد انگيزهها و اعمال مقررات نظارتي رفت تا مردم را از رفتارهاي ضد محيطزيستي منع يا آنها را بر مبناي ارزشهايشان به انجام كارها مسالمتآميز با طبيعت ترغيب نمود.
- ايجاد انگيزه در مردم جهت همراهي با طبيعت سالم مهم است، حتي اگر ذهنيت و ارزشهاي خود را نيز تغيير ندهند. يارانه سوخت يا نبود ماليات بر انتشار دياكسيدكربن نشان داده است كه چگونه الگوي مصرف، توليد، سرمايهگذاري و ساير انتخابها منجر به ايجاد عدم تعادلهاي زيستمحيطي و اجتماعي ميشوند.
- يارانههاي سوخت، مستقيم و غيرمستقيم، هزينهاي بالغبر ۵ تريليون دلار در سال بر دولتها تحميل ميكند. حال اگر اين هزينهها در سال ۲۰۱۵ حذف ميشد، جهان ميتوانست كاهش انتشار دياكسيدكربن به ميزان ۲۸ درصد و كاهش ۴۶ درصدي مرگ براثر آلودگي هوا ناشي از سوختها فسيلي را تجربه كند.
- توسعه انساني مبتني بر حفظ محيطزيست ميتواند ما را در مقابله با سه چالش اصلي در دوره آنتروپوسن كمك كند: كاهش آلودگي آبوهوايي و انطباق با شرايط تغييرات جوي، حفاظت از تنوع گونههاي زيستي و تضمين آسايش زندگي براي همه. توسعه انساني مبتني بر ملاحظات زيستمحيطي به اين معنا است كه بتوانيم نظامهاي اجتماعي و اقتصادي خود را در قالب نظامهاي زيستمحيطي و آبوهوايي بگنجانيم تا برايناساس بتوانيم مسائل اقتصادي و اجتماعي را همزمان با رعايت ملاحظات زيستمحيطي حل كنيم.
- ۲۰ اقدام مؤثر را ميتوان با هزينه قابلقبول در جهت احياي جنگلها، مردابها، چمنزارها، زمينهاي كشاورزي جهان بكار بست. با اين اقدامات ميتوان دماي كره زمين را به ميزان كمتر از ۲ درجه سانتيگراد بالاتر از حدي كه در زمان آغاز صنعتي شدن جهان وجود داشت نگهداشت (كاهش ۲۷ درصدي تا سال ۲۰۳۰ و كاهش ۲۰ درصدي تا سال ۲۰۵۰)
- جهت تحقق اين اهداف، افراد هر جامعه همراه با دولتها بايد يكپارچه شوند و اقدامات لازم را صورت دهند. بسياري از كشورها مانند شيلي، چين، ژاپن و كره جنوبي اتخاذ سياستهاي قوي در جهت كاستن انتشار دياكسيدكربن را به همه بخشهاي دولتي و خصوص خود اعلام كردهاند. اتحاديه اروپا نيز همين سياستها را در پيش گرفته است.
- باتوجهبه ابعاد گسترده توسعه انساني، لازم است مقياسهاي اندازهگيري آن گسترش داده شود. به همين خاطر از سال ۲۰۱۰ گزارش توسعه انساني براي محاسبه شاخص توسعه انساني عامل نابرابري جنسيتي را دخالت داده است. همچنين يك شاخص چندوجهي براي فقر معرفي شده است تا علاوه بر درآمد، ساير مؤلفههاي فقر در محاسبه شاخص فقر منظور گردد.
گزارش توسعه انساني ۲۰۲۰ ، با دخالتدادن ملاحظات زيستمحيطي، تعديلاتي را در محاسبه شاخص توسعه انساني صورت داده است تا دورنماي توسعه انساني در دوره آنتروپوسن بهتر به تصوير كشيده شود.
- گزارش توسعه انساني ۲۰۲۰ به ايجاد يك مجموعه اطلاعاتي جديد همت گماشته است و متغير درآمد را در شاخص توسعه انساني برحسب ملاحظات زيستمحيطي مورد تعديل قرار داده تا اثرات انتشار دياكسيدكربن - كه بهصورت هزينههاي اجتماعي و ازبينرفتن ثروت طبيعي روي زمين ظاهر ميشود - را در محاسبه شاخص توسعه انساني لحاظ كند.
- گزارش توسعه انساني ۲۰۲۰ بههرحال با معرفي شاخص جديد قصد ندارد كه تعديلات هنجاري را به كشورها تحميل كند. اما در عوض هر كشوري با كمك اين شاخص ميتواند در طي زمان و در مقايسه با ساير كشورها نسبت به پيشرفت خود در حوزه توسعه انساني مبتني بر ملاحظات زيستمحيطي، درك و تجربه بهتري پيدا كند و انگيزه بيشتري در جهت ارتقا سطح اين شاخص در خود ايجاد كند.
- شاخص توسعه انساني جديد مبتني بر ملاحظات زيستمحيطي كمك ميكند تا مردم و جوامع مدني، دولتها را در مقابل تعهدات و تكاليفشان پاسخگو سازند. هرچند شاخصهاي تركيبي ذاتاً قادر نيستند پيچيدگيهاي ملي و محلي را بهخصوص در سطح جهاني پوشش دهند ولي جهتگيريهاي كلي كشورها را نشان ميدهند. بايد اضافه كرد كه اين شاخص در بهترين حالت به فراهم شدن زمينههاي گفتگو كمك ميكند، اما يك جايگزين براي مباني گفتمانها و سياستگذاري نخواهد بود، گفتماني كه لازم است در هر جامعهاي به طور خودجوش اتفاق بيفتد.
كشورها براي توسعه انساني مبتني بر تواناييها، فرصتهاي زيادي دارند و درعينحال ميتوانند از فشارهاي زيستمحيطي بر زمين بكاهند. وقتي عامل (انسان) و ارزشها باهم يكي شوند، فرصتها براي افزايش تواناييها بسيار بيشتر ميشود.
- شاخص توسعه انساني جديد( PHDI) شاخصي است كه در آن ميزان سرانه انتشار دي اكسيد كربن لحاظ شده است. در گروه كشورهاي داراي شاخص توسعه انساني پايين، شاخص PHDI اندكي كاهش يافته است. ولي در گروه كشورهاي بالا وخيلي بالا، شاخص جديد توسعه انساني افت قابل توجهي را نشان مي دهد كه بيانگر انتشار زياد دي اكسيد كربن در اين كشورها است . لذا مي توان نتيجه گرفت كه توسعه در اين گروه كشورها به طرق گوناگون بر كره زمين تاثير منفي داشته است۰(نمودار ۲-).
- خوشبختانه كشورها به طرق مختلف ميتوانند توسعه انساني مبتني بر تواناييها را همراه با كاهش فشارهاي زيستمحيطي دنبال كنند. وقتي عامل انسان و ارزشها با هم در يكجهت فعال شوند، فرصتها براي بسط دامنه آزاديهاي انساني زياد و درعينحال از فشار زيستمحيطي بر زمين كاسته ميشود.
جدول ۱- وضعيت كشورها را از نظر شاخص توسعه انساني و شاخص تعديل شده نشان ميدهد.
همانطور كه از جدول مشاهده ميشود تعديل رتبه (ستون سوم) شاخص توسعه انساني براي اكثر كشورها (بهغيراز دو كشور ايرلند و سويس) به سمت پايين تعديل شده است. در سال ۲۰۱۹، رتبه ايران در بين ۱۸۹ كشور جهان از نظر شاخص توسعه انساني ۷۰ بوده است. رتبه ايران بر مبناي شاخص توسعه انساني تعديل شده ۱۲ پله به سمت پايين تعديل شده است كه در مقايسه با گروه كشورهاي اول و دوم، كمترين تعديل را نشان ميدهد.
- شاخص توسعه انساني را ميتوان بر اساس ملاحظات مختلفي تعديل نمود. ملاحظاتي همچون برابري انسانها از نظر درآمدي، جنسيتي، آموزشي و ملاحظات زيستمحيطي از جمله موارد مهمي است كه گزارش توسعه انساني ۲۰۲۰ به آنها پرداخته است. جدول زير شاخص توسعه انساني تعديل شده را برحسب نابرابري درآمدي، جنسيتي و آموزشي نشان ميدهد. شاخص مذكور در مورد ايران سه پله به سمت بالا تعديل شده است كه نشاندهنده پيشرفت در زمينه برقراري فرصتهاي برابر براي افراد جامعه است. درحاليكه شاخص مذكور براي كشور تركيه ۱۱ پله كاهش را نشان ميدهد. طبق گزارش توسعه انساني ۲۰۲۰، نرخ رشد شاخص توسعه انساني در ايران از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹ در فواصلي زماني مختلف مثبت بوده است (جدول ۲).