-
بررسی آییننامهها و دستورالعملهای برنامه هفتم پیشرفت
-
بررسی عوامل موثر بر افزایش تصادفات و تلفات جادهای و سوانح رانندگی و دادهکاوی تلفات انسانی
-
سازماندهی و بازآرایی فضایی آموزش عالی کشور
-
به روز رسانی سند ملی آمایش سرزمین
-
انجام مطالعات مناطق آزاد به عنوان نواحی پیشران اقتصادی کشور
-
اصلاح ساختار بودجه و پیاده سازی نظام یکپارچه مدیریت اطلاعات مالی دولت (IFMIS)
در ابتداي اين نشست حميد محمدي؛ عضو هيات علمي و رئيس گروه آينده نگري و فناوريهاي نو مركز پژوهشهاي توسعه و آينده نگري در خصوص اهميت برگزاري اين نشست گفت: در زمينه بررسي دانش بنيان دو محور داريم كه ميبايست مورد توجه قرار گيرد. محور اول نظام مسائل دانش بنياني است و محور دوم، يافتن راه حلها و راه كارهاست؛ لذا گروه آينده نگري مركز به عنوان دبيرخانه شعار سال در اين مركز پژوهشي، پروژه نظام مسائل دانش بنياني را طراحي و اجرا كرد.
وي خاطر نشان كرد: يكي از مسائل مهم نظام مسائل دانش بنياني، ضعف در تعامل با ديگران است كه بر اين باوريم با برگزاري اين نشستها ميتوانيم به توسعه اين ارتباطات كمك كنيم. اين نشست در ادامه مطالعات انجام شده در اين گروه طراحي شده تا ضمن ارائه يافتههاي مطالعاتي اين گروه علمي، در ادامه راه همكاري ديگران را نيز جلب كنيم.
محمدي ادامه داد: تقويت بازار سازي و بازاريابي، حمايت از فروش محصولات و اصلاح مدلهاي حكمراني و همچنين توجه به پاركها و استارتآپها بايد مورد نظر قرار گيرد.
گل نساء صلواتي؛ پژوهشگر مركز پژوهشهاي توسعه و آينده نگري به عنوان سخنران ابتدايي اين نشست به تعاريف مفاهيم دانش بنياني پرداخت وگفت: دانش بنياني توليد خلاقيت بيشتر در مدلهاي كسب و كار است و كليد واژهي اصلي دانش بنياني، خلاقيت به همراه دانش و فناوري است.
صلواتي ادامه داد: سرمايه انساني متشكل از دانش، مهارت و سلامتي، كه افراد در طول زندگي خود كسب ميكنند و آنها را قادر ميسازد تا تواناييهاي بالقوه خود را به عنوان اعضاي مولد جامعه تحقق بخشند؛ لذا سرمايه انساني نياز به سرمايه گذاري در افراد از طريق تغذيه، مراقبتهاي بهداشتي، آموزش با كيفيت، شغل و مهارت دارد.
اين پژوهشگر با اشاره به دسته بندي شركتهاي دانش بنيان ادامه داد: شركتهاي دانش بنيان به ۳ دسته از جمله از لحاظ مالكيت، و بر مبناي نوع فعاليت آنها و همچنين براساس مزاياي تعلق گرفته تقسيم بندي ميشوند.
اين محقق در تعريف مفاهيم مطالعه انجام شده ادامه داد: كار آفريني فرايند كشف، ارزيابي و بهره برداري از فرصتهاي ايجاد كالاها و خدمات جديد است.
محدثه بشير مشهدي؛ پژوهشگر مركز پژوهشهاي توسعه و آينده نگري به عنوان سخنران دوم اين نشست به بيان مسئله مطالعه انجام شده در گروه آينده نگري پرداخت و گفت: در دو دهه اخير توجه سياست گذاران داخلي به اهميت حركت از اقتصاد و مبتني بر منابع به اقتصاد دانش بنيان جلب شده و در چشم انداز ۲۰ ساله (۱۳۸۴) به اين مهم تاكيد ويژهاي شده است. اين تاكيدات پس از آن كه تحريمهاي بين المللي از سال ۱۳۸۵ به تدريج شتاب بيشتري گرفت و پس از تحريم فروش نفت شدت زيادي يافت و بدين ترتيب اقتصاد دانش بينان در اولويت بيشتري قرار گرفت.
بشير مشهدي افزود: در سال ۱۳۸۹ با تصويب قانون حمايت از شركتهاي دانش بنيان، صندوقي تحت عنوان صندوق نوآوري و شكوفايي وابسته به شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري تاسيس گرديد. در برنامه توسعه اقتصادي اشاره شده است به منظور ايجاد و توسعه شركتهاي دانش بنيان و تقويت همكاريهاي بين المللي، اجازه داده ميشود واحدهاي پژوهشي و فناوري مستقر در پارك علم و فناوري از مزاياي مناطق آزاد برخوردار گردند.
اين محقق در تشريح لزوم پرداختن به مطالعه مورد اشاره در گروه ادامه داد: برنامه پنج ساله پنجم توسعه اقتصادي (۱۳۹۰-۱۳۹۴) در فصل دوم براي تغيير جهت گيري پروژههاي تحقيقاتي، ارتقاء اساتيد را منوط به انجام تحقيقاتي در جهت حل مسائل جامعه نمود. همچنين صندوق توسعه ملي براي تامين هزينههاي متنوع سازي اقتصاد تاسيس شده است كه درصدي از درآمد نفت و گاز را دريافت ميكرد.
محدثه بشير مشهدي همچنين به جايگاه ايران در بين كشورهاي دنيا در خصوص نوآوري اشاره كرد و گفت: تقسيم بندي كشورها در حوزه نوآوري به اركان مختلفي تقسيم ميشود كه ايران در اكثر اين اركان وضعيت صعودي را در يازده سال گذشته تجربه كرده است با اين وجود در كشورهاي خاورميانه رتبه اول خود را از دست داده است و سياستگذاران ميبايست به اين مهم توجه كنند.
يدالله ديوسالار به عنوان سخنران سوم اين نشست در قسمت جمع بندي مطالعه انجام شده در گروه آينده نگري مركز گفت: در خصوص اقتصاد دانش بنيان براي شناسايي مسائل و استخراج مسائل روش دقيق علمي بايد مدنظر پژوهشگر باشد.
وي ضمن بررسي برخي از يافتههاي پژوهشي اين مطالعه گفت: پايين بودن مسئوليت پذيري دستگاههاي متولي، استفاده از زنجيره كار آفريني سنتي، عدم وجود باور ملي به دانش بنيان ها، ضعف شركتهاي تامين مالي در زمينه نوآوري وكيفيت پايين محصولات شركتهاي دانش بنيان از جمله مهمترين چالشهاي شناسايي شده در اين بخش هستند.
ديوسالار در تشريح و جستجوي اين سوال كه كدام مسئله روي مسائل ديگر تاثير گذار است؟ گفت: بر اساس مطالعه انجام شده علت ضعف در بسترهاي دانش بنياني ۱۲ مسئله اساسي وجود دارد. اما براي رسيدن به ريشهها ما به ۱۴۴ ريشه رسيديم؛ كه در اين بين در پاسخ به اينكه كدام يك از ريشهها بر ريشههاي ديگر تاثير بيشتر دارد؟ بر اساس يافتههاي اين پژوهش عدم شايسته سالاري، سوء مديريت، ضعف در آموزشهاي پايه و تعارض منافع به عنوان ريشههاي اصلي در مسائل دانش بنيان به شمار ميروند.
آرمان خالدي؛ عضو هيات علمي گروه سياست نوآوري و آينده نگري پژوهشكده مطالعات فناوري رياست جمهوري در خصوص بحث همكاري بين شركتهاي دانش بنيان و شركتهاي بزرگ صنعتي گفت: هدف گذاري سياستگذارن در سال ۱۴۰۴ رسيدن به سهم ۲۰ درصدي اقتصاد كشور براي شركتهاي دانش بنيان است.
وي ادامه داد: طبق آمار موجود ۷۲۴۵ شركت دانش بنيان داريم كه سهم شركتهاي دانش بنيان تا سال گذشته در اقتصاد ملي كمتر از ۵ درصد بوده است و به منظور رسيدن به هدف گذاري مشخص شده راه طولاني را خواهيم داشت.
خالدي ادامه داد: سهم دانش بنيانها از صادرات كشور هم كمتر از ۲ درصد است. از بعد اشتغال نيز سهم دانش بنيانها زير ۱ درصد است. البته نبايد از ياد برد كه سهم اشتغال در تمام دنيا متعلق به شركتهاي بزرگ صنعتي است. فلذا با توجه به آمار موجود نقش دانش بنيانها در اقتصاد ملي مطلوب نيست. يك راه اين است كه دانش بنيانها خودشان بزرگ شوند كه البته اين امر مطلوب نيست و راه ديگر مشاركت با شركتهاي بزرگ ديگر است.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: از سوي ديگر در فضاي كسب و كار فناوريها به سرعت در حال دگرگوني است. شركتهاي بزرگ هم از سوي ديگر به اين نتيجه رسيدند كه بايد به خلق نوآوري روي بياورند. تعامل شركتهاي بزرگ با منابع مالي خوب با شركتهاي كوچك با نوآوري و خلاقيت، اما با منابع كم، راهكار خوبي است كه بايد پيگيري شود.
وي در خصوص مكمل بودن شركتهاي كوچك و بزرگ به صورت مشاركتي ادامه داد: ضعفهاي شركتهاي دانش بنيان كوچك توانمنديهاي شركتهاي بزرگ صنعتي است و همچنين ريسك پذيري بالا و چابك بودن آنها به عنوان نقطه قوت شركتهاي كوچك است كه از سوي ديگر همين نقاط قوت به عنوان نقطه ضعف شركتهاي بزرگ به حساب ميآيد؛ لذا با بررسي ۵۰۰ شركت بزرگ در دنيا متوجه ميشويم اين شركتهاي بزرگ صنعتي با شركتهاي نوپا همكاري دارند. شركتهاي بزرگ صنعتي بزرگ ما بايد سطح همكاري را با اين شركتهاي كوچك توسعه بدهند.
آرمان خالدي افزود: نهادهاي واسط و برنامههاي دولت ميتواند اين شبكه و همكاري را به وجود بياورد. با بررسيهاي متنوع برنامههاي كشورهاي مختلف از مدلهاي خريد تضميني نوآوري ميتوان استفاده كرد. هزينههاي انجام شده بايد در خدمت رفع يك نياز واقعي باشد؛ لذا ترويج مدلهاي كوچك و بزرگ و ايجاد چارچوب اين همكاريها اهميت زيادي دارد. متاسفانه ما در كشور ميزان همكاري شركتهاي بزرگ و كوچك را رصد نميكنيم و تحليل واقعي از شرايط واقعي نداريم.
اين محقق حوزه دانش بنياني ادامه داد: برخي از چالشهاي عدم تحقق اين همكاريها قبل از شروع همكاري است، برخي از چالشها بعد از آغاز همكاري است. به عنوان مثال مالكيت فكري يكي از مسائل بعد از آغاز همكاري است. با اين وجود مهمترين دليل در عدم تحقق همكاري شركتهاي بزرگ صنعتي و شركتهاي دانش بنيان بي ثباتي مديران است. در اين بين تقارن اطلاعات و ضعف شركتهاي دانش بنيان نيز از اهميت زيادي برخوردار است.
خالدي ادامه داد: ما بايد شركتهاي بزرگ را براي ورود به اين همكاري دعوت كنيم و ايجاد تعاملات بزرگ و كوچك بسيار مهم است. كاهش ريسك همكاري و ارتقاي فرهنگ همكاري از اهميت زيادي برخوردار است.
وي افزود: معمولا مقياس محصولات دانش بنيانها در حد آزمايشگاهي است و يا به صورت كامل منطبق بر نياز شركت بزرگ نيست.
حمايت دولت ميتواند با اعطاي گرنتهاي حمايتي به شركتهاي دانش بنيان و اعطاي وام و طراحي جايزه نوآوري ميتواند بسياري از مشكلات را حل كند. همچنين تدوين استانداردهاي اجباري در صنايع كشور و اعطاي معافيتهاي مالياتي ميتواند اين مسئله را راهبري كند.
خالدي در خاتمه خاطر نشان كرد: تسهيل گري و آشنا كردن نيازهاي شركتهاي بزرگ و شركتهاي دانش بنيان ميتواند اين دو قسمت را به هم نزديك كند. ارائه نشستهاي فناوري نيز بسيار مهم است كه شركتهاي بزرگ ميتوانند از اين ارتباطات استفاده كنند. البته بايد فرهنگ همكاري را نيز شكل دهيم. بحث شراكت و همكاري را بايد به لحاظ فرهنگي تغيير دهيم. گسترش تجربيات موفق همكاري و گسترش يك اقدام مشاركت موفق ميتواند گاردها را نسبت به همكاري تغيير دهد.