-
بررسی آییننامهها و دستورالعملهای برنامه هفتم پیشرفت
-
بررسی عوامل موثر بر افزایش تصادفات و تلفات جادهای و سوانح رانندگی و دادهکاوی تلفات انسانی
-
سازماندهی و بازآرایی فضایی آموزش عالی کشور
-
به روز رسانی سند ملی آمایش سرزمین
-
انجام مطالعات مناطق آزاد به عنوان نواحی پیشران اقتصادی کشور
-
اصلاح ساختار بودجه و پیاده سازی نظام یکپارچه مدیریت اطلاعات مالی دولت (IFMIS)
مديرعلمي نشست دكتر محسن لبخندق؛ معاون پژوهشي دانشكده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در ابتداي نشست گفت: مدلهاي موفقي مثل جهاد سازندگي و بسيج مردم از ابتداي پيروزي انقلاب همواره راه گشاي رفع نيازهاي كشور بوده است، اما متاسفانه اين ابتكارات كم نظير توسط نهاد علمي كشور مدل سازي نشده است.
وي با اينكه انقلاب اسلامي در ذات خود يك پديده فرهنگي است ادامه داد: پس از انقلاب، مقام معظم رهبري دو نقش نظريه پردازي و گفتمان سازي را به صورت همزمان برعهده گرفتند و باز هم نهاد علمي و فرهيختگان از اين مهم عقب ماندند.
وي ادامه داد: توجه به تجربيات موفق، مردمي سازي در حوزههاي مختلف اجرايي، ميبايست توسط نهاد علمي مورد توجه قرار گيرد و اين جلسه نيز در همين راستا با ابتكار مركز پژوهشهاي توسعه و آينده نگري مورد توجه قرار گرفت.
دكتر ميثم ياوري؛ جامعه شناس و كارشناس برنامه ريزي راهبردي در حوزه فرهنگ به عنوان سخنران ابتدايي نشست ضمن بررسي ديدگاه مقام معظم رهبري در حوزه مردمي سازي اداره كشور، گفت: توجه مقام معظم رهبري به ظرفيت مردم تنها خلاصه در يك امر سياسي نيست بلكه در منظومه فكري ايشان هركجا مردم ورود كرده اند موفقيتهاي بزرگي به دست آمده است.
وي ادامه داد: بر اساس بررسيهاي انجام شده بيانيه گام دوم در واقع تبيين طرح راهبردي و كلان ايشان براي تمدن سازي، يعني "قيام جوانان براي پيشرفت همه جانبه كشور است". در واقع ورود گسترده به جريان حل مسئله با استفاده از ظرفيت جوانان و آحاد مردم، يك راهبرد اساسي در گام دوم انقلاب اسلامي است.
دكتر ياوري با اشاره به اينكه با حركت مردمي عملا به سمت تحول حركت ميكنيم افزود: با بررسي نظريه نئو ماركسيستها و آموزههاي هابرماس يك جريان جدي در غرب ايجاد ميشود كه به نقش نهادهاي مردم نهاد مثل سمنها توجه خاصي دارد. در طرف مقابل حلقههاي مياني در پارادايم فكري رهبري مبتني بر تشديد ارادههاي آحاد مردم است و در واقع فرمان آتش به اختيار در خدمت تشديد ارادههاي عمومي است؛ لذا بر اين باورم كه در همين نقطه خط مرز اين نظريه با نظريه كنش ارتباطي نمايان ميشود. در واقع در نظريه كنش ارتباطي، نهادهاي واسط محدود كننده اراده تودهها هستند و به عنوان سوپاپ اطمينان نظام سرمايه داري عمل ميكنند، ولي در نقطه مقابل، حلقههاي مياني در انديشه رهبري سقفي براي حركت ندارد.
اين پژوهشگر ادامه داد: در انديشه توحيدي نيز همين معنا نسبت به حركت انسان وجود دارد. در واقع انسان در نگاه توحيدي مرزي براي حركت به سمت رشد و تعالي ندارد؛ لذا جامعه اسلامي محلي براي آزاد سازي و رشد و تعالي حداكثري انسان است؛ لذا در واقع، زمان آتش به اختيار به يك معنا رشد و بلوغ ساختاري را در نظام اسلامي به دنبال خواهد داشت.
اين جامعه شناس در تشريح پيامدهاي اين نگاه گفت: كشاندن جوانان به عرصه مديريت كشور و خنثي سازي طرحهاي دشمن دو نتيجه ابتدايي اين نگاه است. در واقع ورود جوانان به عرصه كار و مديريت جامعه يك حركت بنيادين است. در اين نگاه انقلاب فرهنگي حاصل درگير كردن جوانان براي حل مسائل كشور است.
ياوري در تشريح شعار سال در اين نگاه فكري افزود: توجه به ظرفيتهاي ملي در واقع ميتواند هستههاي متكثر دانش بنيان را خلق كند؛ و اين حلقههاي متكثر با حضور حداكثري جوانان تحصيلكرده ممكن خواهد بود، بر خلاف اينكه تصور ميشود، دانش بنيان كردن اقتصاد، لاجرم به محدود كردن استفاده از سرمايه انساني و در نتيجه كاهش اشتغال منتهي خواهد شد.
دكتر ميثم ياوري ادامه داد: البته اين تئوري مبتني بر قيام لله است. وقتي انسانها اراده به تغيير بكنند قدرتهاي الهي نيز به آنها كمك ميكند. به عنوان مثال مدل شهيد حسن باقري در جنگ تحميلي يك مثال عيني در اين مدل فكري است؛ و مدل فكري به معجزههاي اجتماعي مبتني بر ارادههاي انساني منجر ميشود كه اين مطلب نيز مبتني بر سنت الهي است.
وي در خاتمه تاكيد كرد: نبايد از ياد برد كه يك طرح كلان راهبردي وجود دارد كه فرمول اين طرح در بيانيه گام دوم در پاراگرافهاي ابتدايي بيان شده است. اراده ملي جان مايه پيشرفت همه جانبه است؛ لذا بر اين باوريم كه در گام دوم انقلاب بايد اراده ملي در كانون مديريت كشور قرار گيرد چرا كه امام رضوان ا... تعالي عليه و رهبر معظم انقلاب مبتني بر انديشه اسلامي همواره بر اين باور بوده اند.
حجت الاسلام دكتر سيد محمد حسين هاشميان؛ دانشيار دانشگاه باقر العلوم (ع) به عنوان سخنران دوم اين نشست گفت: در تشريح مفهوم توسعه مردم نهاد بايد دلالتهاي اين مباحث در خصوص برنامه هفتم توسعه مدنظر قرار گيرد؛ لذا بايد پرسيد توسعه فرهنگي مردم نهاد در منظر غرب و انقلاب اسلامي چه دلالتهايي دارد؟
وي در تشريح معناي توسعه فرهنگي ادامه داد: توسعه فرهنگي و بحث مردم نهاد چگونه ممكن است؟ برنامههاي توسعه بايد در نسبت ميان اقتصاد، سياست و فرهنگ مورد توجه قرار گيرد. جالب است كه برنامه ريزان ما اصالت را به اقتصاد دادند.
دكتر سيد محمد حسين هاشميان ادامه داد: فرهنگ توسعه و توسعه فرهنگي يك دوگانه است؛ كه بايد مورد واكاوي دقيق قرار گيرد لذا بر اساس تجربيات تاريخي ورود فرهنگ توسعه به ايران مبتني بر نظريه نوسازي بوده است. در اين نگاه توسعه، يك بار ارزشي و ايديولوژيك دارد. اين نگاه توسعه را يك فرايند مدرنيزاسيون ميداند. جالب است بدانيم در نگاه برخي از نويسندگان غربي مفهوم توسعه مفهومي است كه غرب با آن دنيا را طبقه بندي ميكند. در باطن امر تمام نظامات را در خدمت خودش قرار ميدهد.
اين استاد دانشگاه افزود: در يك نگاه كلّي، روح حاكم بر برنامههاي شش گانه توسعه در كشور مبتني بر مكتب نوسازي بوده است؛ و بايد گفت در صورت ادامه اين روند نه ميتوانيم نگاه گام دوم را محقق كنيم و نه ميتوانيم به اهداف حداقلي توسعه دست پيدا كنيم.
هاشميان در تشريح نگاه مكتب نوسازي ادامه داد: در نگاه مكتب نوسازي توسعه ربطي به زيست بوم ندارد. اين در حالي است كه حتي متفكرين ايراني فارغ از نگاه آرماني و تنها با نگاه ملي، تلاش دارند به توسعه ايران رنگ و بوي ملي بدهند كه اين مهم در نگاه مكتب نوسازي قابل فهم نيست. اين متفكرين بر اين باورند كه ما با توجه به همين زيست بوم خودمان الگوهايي براي پيشرفت داريم كه از آنها استفاده نكرديم.
وي خاطر نشان كرد: مكتب نوسازي حتي ظرفيتهاي بومي هم نميبيند. چه برسد به آرمان ها، لذا بر اين باورم كه ما حتي اگر دغدغه ايران را داشته باشيم بايد راه خود را تغيير دهيم.
اين پژوهشگر ادامه داد: ما امروز نيازمند الگويي در مقابل الگوي نوسازي هستيم. اميدوارم در آستانه برنامه هفتم راه ديگري را براي رشد كشور پيدا كنيم. توسعه فرهنگ و فرهنگ توسعه دوگانه مهمي است. اگر فرهنگ را به هوايي كه ما را احاطه كرده است تعبير كنيم. در واقع همه معاني را ما ذيل فرهنگ باز توليد ميشود.
وي در خصوص ترجمه ويژه توسعه در نگاه ديني گفت: كليد واژه اسلامي، "رشد" ترجمه كلمه توسعه است. كلمه رشد هم در ساحتهاي مادي و هم ساحتهاي معنوي مورد توجه قرار ميدهد.
دكتر هاشميان در خصوص مدل دولت سيزدهم گفت: حركت دولت سيزدهم استفاده از ظرفيتهاي كارشناسي غير سياسي در همه سطوح است؛ كه اين مهم ميتواند دولت را در استفاده از همه ظرفيت كارشناسي دولت برخوردار نمايد.
وي ضمن نقد بي قاعده خصوصي سازي گفت: اصالت بازار و آوردن هرچيز در افق اقتصاد، يك پارادايم رفتاري را خلق ميكند. نظريه خصوصي سازي در همين پارادايم معنا ميشود. برخي خصوصي سازيها در كشور ما حتي در بخش فرهنگ با همين نگاه اتفاق افتاده است. كليشه خصوصي سازي در واقع خلق بازار نوكيسگان را به وجود آورد. با اين مدل بازار اصيل نيز از هم ميپاشد. ظهور طبقه نوكيسه و سفته بازي نتيجه اين بازار نوكيسه پرور است.
وي افزود: درنگاه بازارشدن همه چيز حتي دولت هم تهديد ميشود. حتي جامعه مدني هم تبديل به بازار ميشود اين ديدگاه مجالي براي مردم ايجاد نميكند بلكه همه چيز را بازار ميبيند. البته نقد ما به محوريت بخشي به بازار است نه استفاده از عقلانيت مالي.
وي در پايان افزود: در يك نگاه كلي برخي بر اين باروند دولت، دولت سرمايه دار هاست؛ و عملا اين مدل بازار بر روابط مردمي هم تاثير ميگذارد و اين تاثير گذاري تا مرحله نابودي هرگونه اعتماد در جامعه است؛ لذا نبايد از ياد برد كه توسعه فرهنگي يك مفهوم ايديولوژيك است و يك مفهوم خنثي نيست و شش برنامه توسعه جمهوري اسلامي مبتني بر نظريه نوسازي بوده و نگاه ابزاري به فرهنگ داشته است و حتي به محوريت اقتصادي هم نرسيد و اين نقد يك دغدغه صرفا انقلابي نيست، حتي اين در نگاه ملي هم يك ضعف اساسي است.