-
بررسی آییننامهها و دستورالعملهای برنامه هفتم پیشرفت
-
بررسی عوامل موثر بر افزایش تصادفات و تلفات جادهای و سوانح رانندگی و دادهکاوی تلفات انسانی
-
سازماندهی و بازآرایی فضایی آموزش عالی کشور
-
به روز رسانی سند ملی آمایش سرزمین
-
انجام مطالعات مناطق آزاد به عنوان نواحی پیشران اقتصادی کشور
-
اصلاح ساختار بودجه و پیاده سازی نظام یکپارچه مدیریت اطلاعات مالی دولت (IFMIS)
نشست چسبندگي اقتصادي، كلان كريدورها و كريدور توسعه ايران با حضور دكتر سيد حمزه صفوي، دكتر هادوي و علي حسيني و جمعي از پژوهشگران مركز به ميزباني مركز پژوهش هاي توسعه و آينده نگري برگزار شد.
دكتر علي هادوي در ابتداي اين نشست گفت: در رابطه با مساله كريدورها بايستي در نظر داشته باشيم كه اين مقوله در تاريخ و تمدن ايران وجود داشته است. انديشه ايراني مبتني بر فرهنگ راه بوده است و بر مساله شهر يا پوليس يوناني بنا نشده است. ايرانراهي يك كليد واژه به عمق تاريخ انديشه سياسي ايران است كه مي بايست بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
هادوي در انتقاد نسبت به برخي از پروژه هاي ملي در زمينه ريلي و ترانزيتي گفت: هزينه هاي كشور نبايد به سمت اتلاف منابع برود. خط اينچه برون به سمت شاهرود از مسير آزادشهر مي تواند سه ميليون تن بار به ظرفيت ترانزيتي ما اضافه كند.
وي ادامه داد: در تمام طرح هاي ترانزيتي منطقه اي يك پاي آن رژيم اشغالگر قدس است و يا پاي ديگر تركيه. حال آنكه اينها نمي توانند مزيت جغرافياي ايران را داشته باشند.
اين پژوهشگر ادامه داد: در بحث ترانزيت بايد مشكلات داخلي را مرتفع كنيم و به اين سوال پاسخ دهيم چرا مسير زاهدان به چابهار هنوز نتوانسيتم به ريل دست پيدا كنيم. برنامه كشور براي شرق خزر چيست؟ جايگاه جغرافياي ايران يك محبت است كه بايد از اين امكان به بهترين شكل استفاده كرد.
علي حسني در ابتداي سخنان خود گفت: ايران به عنوان يك كشور در عرض جغرافيايي و عمق تاريخي همواره حضور فعال داشته است ولي مداومت تاريخي نداشته است، لازم به ذكر است.ما بايد توجه ويژه به رابطه مركز ايران با چهار نقطه جغرافيايي داشته باشيم ۱- تهران - مكران، ۲- تهران -باب المندب، ۳-تهران- قفقاز و ۴-تهران- مديترانه است.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا بايد به سمت مديترانه حركت كنيم گفت: ايران در مديترانه عمق تاريخي دارد. راه آهن شلمچه بصره يكي از وجوبي است كه مثلث طلايي تنگه مالاكا، مكران و باب المندب بايد مورد توجه باشد.
اين پژوهشگر با تشريح سه نشانه امنيت، آزادي و اقتصادي گفت: ايران بايد در عمق تاريخي و عرض جغرافياي خود درست حركت كند تا بتوانيم نفوذ ژئواكونوميك را در منطقه ايجاد كنيم.
حسني با تشريح دلايل خط راه آهن صلح رژيم صهيونيستي گفت: تلاش دشمن در اين است كه مديترانه را به عمان وصل كند.در مقابل اگر ما چابهار را بتوانيم احيا كنيم طراحي دشمن بي ارزش خواهد شد. لذا بايد به منطقه شرق خزر نيز توجه شود. با اين وجود حركت چين و هند به سمت مديترانه مي تواند از مسير ايران عبور كند حركت اصلي است.
همانگونه كه مقام معظم رهبري فرمودند ارتباط تاريخي ما با ارمنستان نبايد قطع شود. چين مي خواهد به مديترانه دست پيدا كند لذا ايران مي تواند مسير راه ابريشم نوين باشد، از اينرو چنانچه بتوانيم پنج سال برنامه هاي خود را اجرا كنيم مي توانيم به دست آورد هاي زيادي دست پيدا كنيم.
وي در تشريح هماهنگي ايران با چين در عرصه اقتصادي كفت: نبايد از ياد ببريم كه در هر دوستي نوعي دشمني هم وجود دارد. لذا رابطه ايران و چين بايد مبتني بر الگوي همكاري و رقابت پيش ببريم.
وي در تشريح تهديدات موجود براي ترانزيت كشور ادامه داد: دالان عرب هم به منظور دور زدن ترانزيت ايران است كه توسط هندي ها حركت مي كند. كريدور دالان عرب يك كريدور غذايي - كشاورزي است. لذا ايران بايد يك كريدور جديد طراحي و اجرا كند. از اين رو نبايد از ياد ببريم كه مكران علاوه بر مزيت اصلي ما مي تواند چشم اسفنديار ايران باشد. اگردرست طراحي نكنيم از مزيت رقابتي خود جا خواهيم ماند. در اين بين حلقه هاي مرواريد چين كم كم دارد از دست مي رود. لذا پيشنهاد جدي داريم شرق خزر و غرب خزر بايد مد نظر ظرفيت ترانزيتي ايران باشد. ما به سادگي مي توانيم دو شاخه با چين وارد تعامل اجرايي بشويم.
وي در خصوص طراحي چيني ها در زير ساخت تجارت گفت: چين سياست بالا دستيش اين است كه تجارت را فقط مبتني بر دريا نداشته باشد. چرا كه استراتژيست هاي چيني بر اين باورند كه تنگه مالاكا چشم اسفنديار چين است.
وي نزاع اصلي ترانزيتي در منطقه را ميان سه كشور ايران، عربستان و تركيه دانست و گفت: اين سه كشور در يك رقابت كريدوري تمام عيار قرار دارند. برخي از سرمايه گذارن بين المللي حاضرند مكران را به يك بندر هوشمند تبديل كنند. در اين بين تركيه انرژي ندارد بلكه امنيت انرژي را تضمين مي كند. ما چون مداومت تاريخي نداشتيم نتوانستيم يك شبكه ارتباطي را ايجاد كنيم. موازنه وحشت در منطقه بايد در خدمت توسعه زير ساختي قرار بگيرد. در اين بين برق عراق بايد توسط ايران تامين شود.
چراكه ايران مي تواند به هاب انرژي منطقه تبديل شود.
وي در پايان ارائه خود خاطر نشان كرد: ايران پس از جنگ اكراين در همين مدت كوتاه مجدد به مزيت تاريخي خود در ترانزيت دست پيدا كرده است. اين در حالي است كه دشمن تلاش دارد ايران را از معادلات زير ساختي دنياحذف كند. لذا بايد ضمن درك عميق از مناسبات تاريخي خود و طراحي يك ديپلماسي اقتصادي اكتيو مسير هاي ريلي را در خدمت ترانزيت قرار دهيم و اين ريل نيز بايد دو خطه باشد. به اين معنا كه ايران نبايد يك ترمينال صرف باشد بلكه بايد در خط رفت و برگشت كالا و خدمات قرار داشته باشد. لذا راهي نداريم مگر توسعه زيرساختي و اين توسعه زيرساختي بايد تبديل به ايجاد كار شود. جنگ آينده دنيا، جنگ زير ساختي است.
دكتر سيد حمزه صفوي با بيان اينكه "من اگر مسئوليتي در كشور داشتم شب ها خوابم نميبرد" گفت: در زمينه ترانزيت يك مغز منفصل نياز داريم تا در بخش هاي دور و نزديك بتوانيم به يك وحدت رويه برسيم. ما چرا به استراتژي واحد در زمينه ترانزيت نمي رسيم؟
وي ادامه داد: ما همان پول محدود نداشته براي سرمايه گذاري را هم نمي توانيم درست هزينه كنيم؟ به گونه اي دچار اعوجاج استراتژي هستيم. متاسفانه با وجود درس آموخته هاي خطا ها و ناهماهنگي هاي دوره پهلوي اول در توسعه ايران كماكان در بخش ترانزيت داريم همان اشتباهات را مرتكب مي شويم. لذا بر اين باورم وضعيت موجود را بايد درست بفهميم. هماهنگي نهاد هاي متداخل بسيار خطرناك است.
دكتر صفوي در حوزه ترانزيت بايد همه فعاليت ها به هم وصل شود. لايه هاي متنوع بايد به يكديگر وصل و به صورت شبكه اي كار پيش برود. لذا با مركز پژوهش ها مي توانيم به فهم مشترك ساختاري دست پيدا كنيم و بايد توجه ويژه اي به اطراف داشته باشيم.