-
بررسی آییننامهها و دستورالعملهای برنامه هفتم پیشرفت
-
بررسی عوامل موثر بر افزایش تصادفات و تلفات جادهای و سوانح رانندگی و دادهکاوی تلفات انسانی
-
سازماندهی و بازآرایی فضایی آموزش عالی کشور
-
به روز رسانی سند ملی آمایش سرزمین
-
انجام مطالعات مناطق آزاد به عنوان نواحی پیشران اقتصادی کشور
-
اصلاح ساختار بودجه و پیاده سازی نظام یکپارچه مدیریت اطلاعات مالی دولت (IFMIS)
معافيتهاي مالياتي در ادبيات ماليه عمومي، ابزاري براي سياستگذاري در حمايت از فعاليتهاي يك بخش و توزيع درآمد است كه در همه اقتصادها، مورد استفاده سياستگذار قرار ميگيرد. البته نه تنها كاركرد اين ابزار در بين كشورها متفاوت بوده، بلكه عملكرد آن نيز در كشورهاي مختلف، متمايز است. سياستگذاري معافيتهاي مالياتي در ايران بهگونهاي است كه مهمترين كاركرد آن، حمايت از بخشها يا اقشار جامعه ميباشد، اما سازوكار بهكارگيري آن موجب شده تا عملكرد اين ابزار در كشور موفق نباشد. ساختار سياستگذاري، تشكيلات قانونگذاري و اجراي آن در كشور، حلقههاي متصل به يكديگر نبوده و تصميمسازيها در هر سه حوزه مذكور، به نحو مطلوب انجام نميگيرد.
شناسايي معافيتهاي مالياتي و طبقهبندي آنها بر اساس بخشهاي اقتصادي و نيز برحسب موضوع معافيت، هدف اول اين مطالعه است. براي اين كار، قوانين و اسناد مختلفي كه داراي بندهاي قانوني مربوط به معافيتها بودهاند، مورد مطالعه و بررسي قرار گرفتهاند. شناسايي انجام شده نشان ميدهد كه معافيتهاي موجود در نظام مالياتي ايران بسيار گسترده بوده و اغلب فعاليتهاي اقتصادي را در برميگيرد. علاوه بر اين، برخي بندهاي قانوني داراي متن مبهم و برخي ديگر، قلمرو معافيت خاصي را چنان گسترده به همه فعاليتها تعميم داده كه علاوه بر طبقهبندي، ارزيابي اثرات آن را نيز با مشكل مواجه ساخته است.
نتايج حاصل از شناسايي و طبقهبندي معافيتها نشان ميدهد كه بخش خدمات، بهويژه خدمات مالي و بيمه در مقايسه با بخشهاي ديگر، بيشترين امتياز را از حيث تعلق معافيتها به آن بخش را دارد. درآمد حاصل از توليدات بخش كشاورزي نيز بهطور كامل، مشمول معافيت از پرداخت ماليات است. در مقابل، بخش توليدي صنعت كمترين برخورداري از حمايت معافيتي را در نظام مالياتي ايران دارد. چنين ساختاري در نظام مالياتي و مشوقها موجب شده تا عملكرد اين نظام در مقايسه با كشورهاي ديگر، حتي كشورهاي منطقه نيز متفاوت باشد.
متمايزترين و مهمترين شاخص عملكردي از اين حيث، شاخص نسبت درآمدهاي مالياتي وصول شده به توليد ناخالص داخلي است كه براي ايران، در دوره زماني سالهاي ۹۸-۱۳۸۵ به طور متوسط ۷ درصد ميباشد. در حاليكه اين نسبت براي كشورهاي آسيايي منطقه، حدود ۱۴ درصد و براي كشورهاي اروپايي و آمريكاي شمالي، ۲۶ درصد است. متوسط نسبت ماليات وصول شده به هزينه هاي جاري دولت، در ايران ۴۵ درصد بوده كه اين نسبت براي كشورهاي منطقه، ۵۲ درصد و براي اروپا و آمريكاي شمالي، ۶۲ درصد است. به عنوان شاخص ديگر، حدود ۴۲ درصد كل درآمدهاي مالياتي ايران (تقريباً نيمي از ماليات) توسط ماليات بر اشخاص حقوقي پوشش داده ميشود. در حاليكه اين نسبت براي كشورهاي منطقه، ۱۹ درصد و براي اروپا و آمريكاي شمالي، ۱۲ درصد است.
بخش زيادي از نامتقارني در وصول درآمدها بين انواع ماليات، به معافيتهاي مالياتي مربوط است. نسبت قابل توجهي از درآمدهاي وصول شده ماليات بر اشخاص حقوقي، از محل شركتهاي توليدي غيردولتي است كه در بخشهاي توليدي اقتصاد فعاليت ميكنند. بخش خدمات بر اساس طبقه بندي معافيت ها در اين پژوهش، سهم قابل توجهي از معافيت هاي مالياتي را به خود اختصاص داده و درنتيجه سهم اين بخش، از ماليات وصول شده شكاف زيادي با عملكرد وصول بخش صنعت در نظام مالياتي كشور دارد. بنابراين سياستگذاري نادرست مالياتي ازجمله در زمينه معافيتها، ساختار توليد و عملكرد اقتصاد كشور را بهصورت مؤثري تحتالشعاع قرار داده است. بنابراين تعديل ساختار اين معافيتها چه به لحاظ حذف برخي موارد مهم آن و چه به لحاظ بازطراحي ساختار و هدفگيري بخشي از آن ميتواند نظام اقتصادي كشور و توليد را با گشايش همراه سازد.
در ادامه ميتوانيدگزارش معافيتهاي مالياتي؛ آثار و ظرفيتهاي درآمدي آنكه درمركز پژوهشهاي توسعه و آيندهنگريسازمان برنامه و بودجه كشور تهيه شده است را دانلود كنيد. اين گزارش توسط يونس تيموري و با همكاري الهام وفايي و بهاره فهيمي تهيه شده و مشاور علمي آن محمد جواد محسنينيا است.